من دوسِت نداشتم؟ من تو اکسپلور میگشتم تا پستایی که لایک میکنی رو ببینم و حالت رو بفهمم
من دوسِت نداشتم؟ ولی تمام چیزی که یادم میاد این بود که همیشه برای تو پاک ترین و مهربون ترین ورژن خودم بودم :)
من دوسِت نداشتم؟ اونا نمیخواستن تو منو دوست داشته باشی، اما من تا ابد دوسِت دارم پسر انیمهای.
من دوسِت نداشتم؟ سیصد و شصت و پنج روزه که منتظرم اما تو این انتظار قوی نبودم و تو فراموش کردی چقدر خواستمت و انتظار من به عادت تبدیل شد و تو فراموشم کردی.
من دوسِت نداشتم؟ من رها شده بودم اما هنوز خودم رو مال تو میدونستم، گرچه تو مال من نبودی.
نیاز دارم بغلت کنم، نیاز دارم باهات ساعت ها حرف بزنم، نیاز دارم چشماتو از نزدیک ببینم جوری که مژه هامون بخورن به هم، نیاز دارم دستاتو بگیرم، نیاز دارم بریم طبیعت، بریم مسافرت، نیاز دارم دستامو بکنم لای موهات، نیاز دارم بخندی و نگاهت کنم، نیاز دارم نفست بکشم، نیازت دارم که بمونی. برای همیشه.
-دیاکو.
-دیاکو.
All My
A Whisper In The Noise
اون پنج روز به اندازهی تمام سالهایی که نتونستیم مثل دوتا آدمِ آزاد و خوشحال باهم وقت بگذرونیم، هرکاری که دلمون میخواست رو انجام دادیم. هرچند که کافی نبود، ولی حداقل شد این کارهای ساده رو با خیال راحت انجام بدیم. هنوز مزهی باقلواش تو دهنمه، خیلی خوب بود. راستی، از اون شب تو ویلا هیچ عکسی ندارم، ولی شبش یادته؟ غمانگیز ترین لحظهای که باهم تجربه کردیم. منو تو کنار هم دوتا آدم خوشحال و دیوونه بودیم که از کوچیکترین چیزها میخندن. ولی فقط خودمون از سرمای اون شب و اشکهای همدیگه خبر داریم.
@napoleone
@napoleone